گفتم از سياهي نيستم
گفتم از سپيدي نيستم
گفتم آنچه از خود من
در خورِ من ديدي نيستم
در خورِ من ديدي نيستم
از نواحي شمال
جلگه هاي سبز و خيسم
جلگه هاي سبز و خيسم
مثل بارون سادگيمو
رو تنِ گُل مي نويسم
رو تنِ گُل مي نويسم
يه سلام گرمي دارم
که مي لرزونه صداتو
که مي لرزونه صداتو
درياي سخاوتم من
پُر کن از من کوزه هاتو
پُر کن از من کوزه هاتو
حسّ دستاي غريبم
حس گندم و برنجه
حس گندم و برنجه
خونم از خاکه و سبزه
دلِ من صندوق گنجه
دلِ من صندوق گنجه
آره من شمالي هستم
بوي بارون ميده دستم
بوي بارون ميده دستم
آره من شمالي هستم
بوي بارون ميده دستم
بوي بارون ميده دستم
*****
شهرم از جاييه که درياي پيرش
يادگاري از زمان هاي قديمه
يادگاري از زمان هاي قديمه
جايي که خواستن و خوشبختي و موندن
يه آلونک ، يه چراغ و ، يه گليمه
يه آلونک ، يه چراغ و ، يه گليمه
جايي که معجزه ي ساده ي بارون
عطر نارنجو مي بخشه به تن خاک
عطر نارنجو مي بخشه به تن خاک
جايي که ديدنيه صبح و غروبش
روي ساحل ، روي ماسه هاي نمناک
روي ساحل ، روي ماسه هاي نمناک
آره من شمالي هستم
بوي بارون ميده دستم
بوي بارون ميده دستم
آره من شمالي هستم
بوي بارون ميده دستم
بوي بارون ميده دستم
=====
آهنگ شمالی از عماد رام
دوستان خود من هم شمالی هستم
متولد شهر لنگرود از توابع استان گیلان سرسبز
این آهنگ مورد علاقمه و خواستم برای شما ها هم بزارم
امیدوارم خوشتون بیاد
۳۳ نظر:
بوشو بوشو مَ تو رَ نخام!!!
روحش شاد!
دلم دریا و سیرترشی و نم نم بارون صبح شمال و بوی چوب سوخته خواست
مرحومه:
سیاهی تورو نخوام
بلایی تورو نخوام
سیاه سوخته تورو نخوام
پدر سوخته تورو نخوام
من خیلی وقته دلم هوای شمال کرده
آی برم جاده 2000 شهسوار یا جواهر ده
برم اون بالا بالا ها
چادر بزنم
آتیش روشن کنم
ماهی سیخ بزنم
زیتون پرورده ، گردو ، دوغ ترش ، ماست موسیر،سیر ترشی 7 ساله ، کره محلی هم باشه
وااااااای
بوی آتیش
ای جونم نم نم بارون شروع شد
تو چادر
روت کیسه خوابتو بندازی
بشینی بخور بخور
بیرون داره بارون میباره
آی دلم خواست
استعداد خوبی در دل آب کردن داریا!!!
خود من کم دلم هوایی شده، تو هم بیشترش کردی
با این کامنت مرحومه و جواب شما جای من کن بود بیام حرکات موزون انجام بدم.
راستی من تا چند وقت پیش فکر میکردم شما دخترین.
تو نوشته هاتون تناقض هست.من نمیفهمم میخواین برگرده یا نه؟اگه میخواین من برم پادر میونی کنم.نه والا.جون من تعارف نکن.
دلم هوای شمال رو کرد.شما شمالی هستین؟
وای دریا......
پریا من استعداد خوبی در توصیف چیزهایی که دیدم و دوست دارم بازم داشته باشم دارم
خانم یلدا بله من شمالی هستم
لنگرود
ساحل اون هم اسمش چمخاله
در مورد کی حرف میزنین که برگرده یا برنگرده
الان دیگه هیچکسو نمیخوام برگرده
وقتی کسی هست که نمی خوام بره
برگشتی نیست
اون هست و من دارمش
فقط گاهی شعرهای غمگین برای روحیه ام خوبه
جناب مسیح خان(اینو گفتن که بقیه بدونن شما یک آقای متشخص هستین)
فردا خدمت میرسیم بابت شیرینی ذوزنقه :D
در ضمن یکی به من اطلاع بده ساعت چند هست
(میخواستم شماره ام رو بذارم یادم افتاد اینجا همه چیز علنیه!)
بعدشم بسیار بسیار مشتاق دیدارتانیم
معمار سلام
من خودم هم زمان دقیق برنامرو نمیدونم
اما قراره به من هم خبر بدن
در مورد محل خصوصی هم گفتم میتونی توی سلیتم بخش دفتر خاطرات یا ارتباط با من بنویسید اونا کاملا خصوصیه
اما در مورد اطلاع دادن برنامه به بچه ها میگم حتما به شما هم ساعتو بگن
فقط دعا کن من هم بتونم بیام
چون دو روزه سر کار نرفتم نمیدونم فردارو هم میتونم بپیچونم یا نه
===
شیرینی هم که سر جاشه
ما هم مشتاق دیدار غیر یخ زده شما هستیم
به همراه همه نوع جلافتی
دعا میکنم که بیایی ...
خود من هم امروز یه اتفاق بد برام افتاده که امید وارم زنده بمونم،اگه مردم و نیومدم بدونید ضربه مغزی شدم
معمار نگران کردی مارو
خدا بد نده
اتفاقی افتاده ؟؟؟!!!!
لطفا اینطوری ننویس
اگر کمکی از ما بر میاد بگو
نگران نباش ،گفتم که سرم خورده به جایی نمیگم کجا خورده چون خیلی خنده داره!
اما بد جور درد میکنه اگه به همین منوال پیش بره تا یکی دو ساعت دیگه حتما یه سر میرم دکتر.
البته الان خیلی خیلی بهترم.
خوب بگو ما هم بخندیم
اما مراقب خودت باش
باز هم اگر کمکی ، کاری ، چیزی از ما بر میاد
بهمون بگید
هم برای 4 فردا هم برای 4 تیر لازمتون داریم
که اینطور؟ پس پدرسوخته من تو را نخوام! آره؟
نشونت میدم! همون زیرپل!!!
....
ولی ادامه تصویر سازی تو:
زیر چادر
صدای قطره های بارون روی چادر
یه آهنگ هایده یا مهستی از توی ماشین
فلاکس شیرکاکائو
آتیش
خرما و چای
و.... اونی که میدونی!!!
اها
رودخونه یادم رفت! ;)
چون خیلی اصرار میکنی امروز بهت میگم که سرم کجا خورده.
من کلا از عدد4خوشم میاد
بابا یه پست جدید بذار.من تازه به خواننده های وبت پیوستم.تا امتحانام شروع نشده چند تا پست بذار یکم بیشتر ازت بخونیم.وب من نمیای
سلام مسیح
خبری ازت ندارم مرد
پستی ، افی ، چیزی !!!
منتظرت هستم ...
پدر نامزدمم سلام میرسونه !!!
مسیح به خدا دونستم شمالی هستی !!!
نه به قدیم که باید بدو بدو دنبال پستهات می دویدیم که جا نمونیم نه به حالا که آنقدر این پست شمالیت موند که وبلاگت بوی مزرعه برنج و باغ ترنج گرفته !!!
بسوس !!! یعنی میبوسمت !!!
سلام بر مرحومه مغفوره
این شعره شما چرا همه چیرو جدی میگیری
حالا من گفتم یعنی الان بابات رفته زیر آفتاب سوخته که ناراحت شدی؟؟
خوب این بابات شاید بخواد بره جلوی خانمهای همسایه پز بیاد خودشو برنزه کرده
نسوخته که!!!
ما الان توی صلح هستیم درسته
ما مخلصتیم این صلح رو بهم نزن
====
من نمیدونم چیرو میگی
میشه واضح بگی ؟؟؟؟
;)
سرکار خانم معمار
شما که حسابی مارو ترسوندی
گفتیم خدای نکرده چی شده
خدارو شکر شمارو صحیح و سالم ملاقات کردیم
و بسیار شرمندمون هم کردین
4 تیر که عروسی میخواین برین
پس قسمت ما چی میشه؟؟؟؟
تصمیم گرفتین حالا کدومو برین؟؟؟
یلدا چند روزیه یکم کسالت دارم
حتی سر کار هم نرفتم
اما به وبلاگ شما سر زدم
حتما حالم بهتر شد میام محلتون شیطونب هم میکنم
اما یه چند روزی بر من ببخشید
جبران میکنم حسابی
احسان جونم سلام
قول میدم زوده زوده زود خوب بشم یه عالم بنویسم
یه عالم حرف دارم از تو بنویسم
در مورد پناهنده میخوام بگم
راستی از حال و احوالش برام بنویس
یه شب ببرش دیسکویی چیزی بزار یکم جلافت بازی در بیاره
زیاد نخوره ها
از اونجا هم اگه شد برام عکس بفرست
بوس بوس
جات خالیه هوارتا
میگم این چند روزه که اومدم اینجا و همش دیدم نوشتی "شمالی هستم" به چشمای خودم شک دارم.
هر وبلاگی که میرم همش "شمالی هستم" رو میبینم.
تورو خدا یه پستی، یه اهنی، یه اوهونی بکن.
به وبلاگ خودمم سر میزنم انتظار دارم "شمالی هستم" ببینم
به خدا اگه میشد4تیر میومدم واسه ذوزنقه دار شدن شما اما امان از دست این فامیل شوهر(منظورم شوهر مامانم بود داخل پرانتز بابای خود)
اصلا باهاشون حال نمیکنم چه برسه که بخوام برم عروسیشون
در جواب کامنتتون:
مسیح خان شما که تاج سریییییییییییییییییییییییییییییییییی،من که دیشب هم تو اس ام اس هام و هم تو کامنتام گفتم خوبم.
چه فکرایی کردین؟؟؟؟گفتین سرش کجا خورده؟؟؟؟
نمیدونی از دیدنت چقدر خوشحال شدم والبته از دیدن بقیه به خصوص روح شرف مرحومه
من اصلا شمالیها رو دوست دارم کلهم اجمعین
من اصلا مردادیها رو دوست دارم کلهم اجمعین
من اصلا هیچ شمشیری برای از رو بستن ندارم
من تسلیمم!
این سفیدی رو میبینی؟ گل کلم نیست فرزندم! پرچم صلحه!!!
تی جان قربان
لطفا با لهجه اورجینال بخونید
پپر اذيت نكن ديگه
تو كه ميدوني الان تو چه وضعيتي هستم
از جمعه تا الان آب خوش از گلوم پايين نرفته
حالا هي اذيتم كن
نفيسه خانم
پس يه برنامه بزاريم همگي نريم عروسي
من هم نميخوام برم (آي آي آي خوب خوب نزن ، ميخواستيم در ريم لنگه كفش اومد)
شما برين عروسي
منم ميييييييييييييييييييييييييييييرم عروسي
ما هم از ديدن شما خوشحال شديم
و دستتون درد نكنه همه مارو شرمنده هم كردين
قرار بود من شيريني بدم اما شما آبميوه دادين
البته مرحومه كه خيلي خوش به حالش شده بود
نميدوني اين آبميورو چطوري باز كرد و خورد
روشنا آهنگ آهاي دختر رشتيرو شنيدي؟؟؟
تي جان قربان !
چقدره تو ماهي!
برام درست ميكني تو سبزي پلو با ماهي!!!
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام بر مرحومه مغفوره محترمه معززه
شما عزيزيد
ما اصلا شمارو 100% تو جمع مرداديها ميدونيم
از ديدارتون هم خوشبخت شديم
ارسال یک نظر