۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

غم هوشياري

یه سری شعرها خیلی منو میبره تو فکر و عالم خودم

امشب داشتم به آهنگهای دلم گوش میدادم رسید به یه مجمئعه خاص

یادم اومد که قبلا هم اینارو تو وبلاگم گذاشتم

مال یکمی قبل تره

ببخشید دیگه دوباره دلم خواست اینارو هم مثل خیلی از مطالبم تکراریشون کنم

امشب چه شبیست



سلام اي کهنه عشق من ، که ياد تو چه پابرجاست
سلام بر روي ماه تو ، عزيز دل سلام از ماست
تو يک روياي کوتاهي ، دعاي هرسحرگاهي
شدم خام عشقت چون ، مرا اينگونه مي خواهي

من آن خاموش خاموشم ، که با شادي نمي جوشم
ندارم هيچ گناهي جز که از تو چشم نمي پوشم
تو غم در شکل آوازي ، شکوهه اوج پروازي
نداري هيچ گناهي جز که بر من دل نمي بازي


مرا ديوانه مي خواهي ، زخود بيگانه مي خواهي
مرا دلباخته چون مجنون ، زمن افسانه مي خواهي
شدم بيگانه با هستي ، زخود بي خودتر از مستي
نگاهم کن ، نگاهم کن ، شدم هر آنچه مي خواستي

سلام اي کهنه عشق من ، که ياد تو چه پابرجاست
سلام بر روي ماه تو ، عزيز دل سلام از ماست
بکُش دل را ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نماي خلق ، مرا تو درس عبرت کن


بکن حرف مرا باور ، نيابي از من عاشق تر
نمي ترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم ديگر
سلام اي کهنه عشق من ، که ياد تو چه پابرجاست
سلام بر روي ماه تو ، عزيزدل سلام از ماست



*******************************************
ای خدا من به کسی کاری ندارم ولی زخم از همه خوردن شده کارم

از غریب و کسی که وصله ی جونه پشت پا خوردن و مردن شده کارم

کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد

آخه هوشیاری غم بزرگیه کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد

بعضی ها قید همه چی رو زدن بعضی ها اسیر اقبال بدن

اون بالا نشستی گوش کن ای خدا چه عذابیه به دنیا اومدن

کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد

آخه هوشیاری غم بزرگیه کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد

هر جا که پا می ذارم هر جا که میرم پیش چشمام می بینم حلقه ی داری

ای خدا من خودمم هیچ نمی دونم چرا هر گل پیش چشمام می شه خاری

کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد

آخه هوشیاری غم بزرگیه کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد

مرگ تدریجی شده هستی برام نقش خنده دیگه مرده رو لبام

ای خدا هر کسی از راه می رسه می کنه چاه دو رنگی پیش پام

کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد

باعث رنج و فریبم نمی شد

آخه هوشیاری غم بزرگیه

کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد

۹ نظر:

papary گفت...

گاهی یه چیزایی هست که هیچموقع آدم از شنیدن یا دیدنش سیر نمیشه.

شعر اول رو هر موقع میشنوم اشک میاد تو چشمام. با اینکه دوستش دارم.

تو که میگی "اوس کریم چاکرتیم" چرا نا امیدی؟

ناشناس گفت...

من و ناامیدی!!!!
محاله محاله.
4 تیرو کلا فراموش کردیا
من الان تو اوج فعالیت و امیدم.
در مورد این آهنگها
پپری عزیز من گاهی دوست دارم این آهنگارو گوش کنم
گاهی بهم آرامش زیادی میده
ناراحت کننده هست اما خووب آرامش هم داره
آره قربونت

ناشناس گفت...

راستی یادم رفت
اوس کریم چاکرتیم

ناشناس گفت...

راستی بچه ها عکسارو خودم نشستم گلچین کردم
کدومشون قشنگتره

Unknown گفت...

مسیح یه سوال،نه ببخشید چندتا سوال.
1-جدی baba.masiha.irباباتونه؟؟؟یعنی نریم جلافت بازی در بیاریم ؟؟؟
2-چرا آخر هفته ها که میشه تو یجوری میشی؟؟؟
*************
عکسای شماره 3-4-5-8-12-13خیلی خوب بودن
عکس شماره 13 از همه دلنشین تر بود البته به نظر من

papary گفت...

خوب خداروشکر.
فراموش نکردم 4 تیرو! مگه میشه یادم بره؟!
منم با آهنگای گوگوش اینطوریم.

عکسای 5،6،13،2،10 رو بیشتر دوست دارم

papary گفت...

دم شما و اوس کریم با هم دیگه قیژژژژژ

ناشناس گفت...

معمار عزيز
جواب
1. جدي جدي دَديه ماست.
مواظب باش بابا نياد وبلاگت جلافت بازي در بياره
اوستاي شيطنته ها
2. به سبك خودت بگم ؟!!!
چطوري ميشم مگه معمار ؟
---
ممنون از نظرت

ناشناس گفت...

پپري
من اوس كريم ميگيم
دم شما هم قـــــــــــــــــــــــــيژ