۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

تفاوت عشق و ازدواج

اين متنو يه دوست عزيز برام فرستاد
با اجازش ميزارم تو وبلاگم
زيباستش
 
 شاگردي از استادش پرسيد: عشق چيست؟
 استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته كه نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني؟
 شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت.
 استاد پرسيد: چه آوردي؟
 و شاگرد با حسرت جواب داد: هيچ! هر چه جلو مي رفتم، خوشه هاي پرپشت تر مي ديدم و به اميد پيدا كردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم.
 استاد گفت : عشق يعني همين !
 

 شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست؟
 استاد به سخن آمد كه: به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور. اما به ياد داشته باش كه باز هم نمي تواني به عقب برگردي!
 شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهي با درختي برگشت!!!
 استاد پرسيد كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را كه ديدم، انتخاب كردم. ترسيدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالي برگردم!
 استاد گفت: ازدواج يعني همين !!!
 
 
 

۱۰ نظر:

مرحومه مغفوره مکرمه گفت...

در متون علمی از ازدواج به عنوان عامل مخرب عشق یاد شده است!

ناشناس گفت...

جدي
پس ارتباط اين پست و پست زيباستو ميشه پيدا كرد
http://masiha1.blogspot.com/2010/05/blog-post_2667.html
چه جاااااالب

چه جلافتانه

روشنا گفت...

حالا با این اوصاف چه کار کنیم ما؟ خوشه گندم یا درخت بلندمساله این است!

papary گفت...

یه چیزی رو خیلی دلم می خواست بگم اما نمیدونم اینجا جاشه یا نه.
حالا چون شک دارم، فکرامو میکنم ببینم جاشه یا نه بعد میگم.

دوست داشتم پستت رو

ناشناس گفت...

روشنا و پریا هر وقت به نتیجه رسیدین به ما هم بگین لطفا

ناشناس گفت...

هنوز تصميم نگرفتين؟؟!!!

papary گفت...

منکه گفتم جاش اینجا نیست بگم!
شاید یه روزی تو وب خودم نوشتمش که بتونم ازش دفاع هم بکنم.

ناشناس گفت...

خوب بنويس ديگه

ناشناس گفت...

عاشق آن نیست كه برای عشقش در سرما آتش روشن
كند، عاشق آن است كه كتش را بدهد به عشقش،خودش سرما بخورد و 6 تا آمپول
بزنه تا دیگه از این غلط ها نكنه:)))))))))))))))))))

papary گفت...

باشه! به زودی مینویسم.

راستی! یه چشمش کور، دندش نرم هم اضافه میکردی به جمله قبل:D