۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

کجايي عزيز من بي تو من يه لحظه خوشي ندارم

امشب یکی باهام قهر کرد
میخواستم این آهنگو براش بزارم
اما خیلی باهام قهر بود
میدونم میاد اینجا سر یزنه
اینجا میزارم تا ببینه
آشتی ؟؟؟؟؟
تو یه شیرینی تلخی واسه قلب نیمه جونم
توی این ترانه هایی که برای تو می خونم
تو یه شیرینی تلخی توی خاطرات دورم
تو تموم لحظه های دل ساکت و صبورم
تو یه رویای قشنگی توی خواب هر شب من
تو یه آه سینه سوزی توی گرمای تب من
تو یه فریاد بلندی تو سکوت بی کسی هام
تو یه عشقی که بریدی من و از دل بستگی هام
کجایی عزیز من بی تو من یه لحظه خوشی ندارم
کجایی که بی تو من غصه می خورم تلخ روزگارم
تو که رفتی از کنارم غم غریبی اومد سراغم
بیا تا دوباره احساس کنم تو دنیا یکی رو دارم
تو یه شیرینی تلخی واسه قلب نیمه جونم
توی این ترانه هایی که برای تو می خونم
تو یه شیرینی تلخی توی خاطرات دورم
تو تموم لحظه های دل ساکت و صبورم
تو یه رویای قشنگی توی خواب هر شب من
تو یه آه سینه سوزی توی گرمای تب من
تو یه فریاد بلندی تو سکوت بی کسی هام
تو یه عشقی که بریدی من و از دل بستگی هام
کجایی عزیز من بی تو من یه لحظه خوشی ندار
کجایی که بی تو من غصه می خورم تلخ روزگارم
تو که رفتی از کنارم غم غریبی اومد سراغم
بیا تا دوباره احساس کنم تو دنیا یکی رو دارم

۱۲ نظر:

روشنا گفت...

ای عزیزی که با رفیق حافظ قهری
آشتی کن باهاش لطفا
من اگر با کسی قهر باشم برام شعر بگه ازش معذرت خواهی هم می کنم!!!
چه رسد به آشتی

روشنا گفت...

ای عزیزی که با رفیق حافظ قهری
آشتی کن باهاش لطفا
من اگر با کسی قهر باشم برام شعر بگه ازش معذرت خواهی هم می کنم!!!
چه رسد به آشتی

. . . گفت...

منم میگم آشتی کن!
آشتی انقده خوبه مخصوصاً وقتی یکی شعر هم در وصفش بگه!
البته من جاش بودم هی قهر میکردم و آشتی میکردم، بعد از یه مدت دیوان اشعار "مسیحا" رو به عنوان هدیه بهش میدادم!

خانوم مارپل گفت...

اومد آشتی؟؟

ناشناس گفت...

حاي هاي حاي
حنوظ آچطي نچرده
هاي حاي هاي
من آچتي ميخواااااام

مرحومه مغفوره گفت...

سکوت اختیار میکنیم!
چون میدونیم حتما یه کاری کردی دیگه!!!

ناشناس گفت...

خوووووف
حالا يه كاري كرده باشم
اولا كه هميشه يه طرف مقصر نيست
درسته؟؟؟؟!!!!
دوما
حالا ميگم آشتي قبول نداره
سوما
نگرانشم
چهارما
خيلي لج بازه
پنجما
هيچي بابا الان يه چيزي ميگم بدتر ميشه
بزار هر كاري دلش ميخواد بكنه
فقط قهر نكنه

مرحومه گفت...

اینجوری که تو ازش میگی نتیجه میگیریم که اییییشششششششششششششش! چه آدم بدیه!!!
ولش کن اصلا!

ناشناس گفت...

مرحومه من ميخوام آشتي كنم
تو داري اين ناخناتو ميزني به هم كه بيشتر شر به پا كني
بزار ببينم درست ميشه!!!!!
كمك مكيكنه
بيشتر بهم ميزنه

معمار بیکار گفت...

بیام آشتیتون بدم؟؟؟
من دست به خیرم خوبه هااااااا...
فقط کافیه قضیه ی سل رو روش اجرا کنم البته از طرف تو اونوقت کاملا آشتی میکنه ،باور کن به جان خودم!

معمار بیکار گفت...

تصحیحم یکنم:
**سیل **نه سل

ناشناس گفت...

معمار مشکل فعلا حل شد
البته فکر میکنم
اما لازم شد حتما مزاحم سیل شما هم میشیم
عجب سیلی هم دارین شماااا