۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

با اجازه بزرگترا

 
شاید باز بیام
شاید دیگه نیام
شاید باشم
شاید نباشم
اما زندگی همتون ادامه داره
و آرزومند شادی و شادکامی و سلامتیه همه شما هستم
***
4 تیر فرا رسید
اونایی که دعوتن خبر دارن
جای یکی که الان توی وسط آفریقا گیر کرده هم خالی
دعوته اما حیف که نمیتونه بیاد
***
صبح زود باید بیدار بشم
میرم که میرم
برام من آرزو کنین
بر میگردم و همشونو میخونم
فعلا با اجازه بزرگترا
 
 

۲۵ نظر:

احسان عیوضی از افریقا گفت...

همون بهتر که من توی افریقا گیر کردم و نمیتونم این صحنه رو ببینم !!!

ایکن جر و واجر کردن !!!

احسان عیوضی از افریقا گفت...

البته البته !!!

یادم رفت چی میخواستم بگم !!!

papary گفت...

دست خدا به همراهت!
(آیکن از زیر قرآن ردت میکنم و آب میریزم)
البته من همیشه آب رو بجای پشت سر مسافر، رو خودش میریزم(خجالت)

مرحومه مغفوره گفت...

آخی
بمیرم الهی
خدا بیامرزدت
آدم خوبی بودی

مرحومه مغفوره گفت...

ولی به دور از شوخی
ایشالا که خوشبخت بشید

روشنا گفت...

الهی خوشبخت بشی
ما برات دعا می کنیم
شما هم دعات فکر کنم گیراتر باشه
باز هم برمی گردی
ما منتطریم
خوشبخت شی
سوووووووووووووووووووووووت
کفففففففففففففففففففففففففف

آبان گفت...

يكي به من بگه اينجا چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟

پرهام گفت...

سلام
یک پست دو کلمه ایِ مشکوک دیدم
خب خوبه الآن نیست :)

پرهام گفت...

خوشبخت بشید؟ مرحومه چی میگه؟
من الآن بین دوتا حس
خیلی خوب
و
خیلی بد
گیر افتادم!
یکی کمک لطفاً...

بابا گفت...

آخی آخی
نازی نازی
کی پسرم اذیت کرده
چرا دلش پره
بمیرم برای دل پسرم
بااجازه بزرگترا فقط عروس خانمها روز عقد میگن چیزی به کلت نخوره
ماست بخوری انشالله خوب میشی
قربانت برم

آتیش پاره گفت...

به به
مبارکه مبارکه
رفتی جزء خروسا

آتیش پاره گفت...

به به
مبارکه مبارکه
رفتی جزء خروسا

معمار بیکار گفت...

مسیح مبارک باشه خوشبخت بشی!
دست راستت روی سر ما!اصلا زیر سرما!

نون دال الف... گفت...

خوشبخت بشید انشاالله!الان فهمیدم! دارید دوماد میشید آیا! به سلامتی :) خوشبخت شید...

papary گفت...

میگن دعایی که عروس و داماد تو دلشون سر عقد میکنن، گیراست!
تو اگه دوست خوبی هستی، برای این اهالی وبلاگستان که جملگی همه دم بخت هستن و از هر انگشتشون کلی هنر میریزه، یه دعا بکن! بیا و دوستیت رو ثابت کن مسیح!

آبان گفت...

واووووو
مباركه!
چه بي خبر!
مباركا باشه!
دعا واسه بروبچ وب يادتون نره

papary گفت...

شما که تشریف بردید به امر مقدس 4تیر برسین!
به هر حال، روزتون با کلی آرزوی خوب و خوش مبارک (گل)

مرحومه مغفوره گفت...

روزت مبارک

Sabour گفت...

همچین شعر دردناکی گفتی که ترسیدم
فکر کردم چه خبره
این شتری که جلوی در خونه همه می خوابه
خوشبخت بشید

papary گفت...

ای بابا! 6 تیر شد دیگه! 4 تیر مگه چند روزه؟؟
کجایی پس؟

memorialist گفت...

آقا من دچار گیجی شدیدی شدم ! چی شده ؟ ماجرا چیه ؟ جدا خبریه ؟
مسیح هم دوماد شد ؟ مبارکا باشه ! ( آیکون دست دست ! )

معمار بیکار گفت...

مسیحا جان خوبی؟؟کجایی؟؟

memorialist گفت...

سلام مسیح جان :
خوبی ؟‌ به خدا من جواب تنها کسی رو که میام و می دم بابایی ئه ! از روز پدر به این طرف حدودا 5 6 تا نظر براشون گذاشتم اما هیچ کدوم تایید نشدن . حتی نظرایی که برام گذاشته بودن رو هم جواب دادم . فقط تو وب خودم هنوز تایید نکردم نظرات رو .اینترنتم قطعه میام :)
مرسی که سر زدی .

خاطره گفت...

ای بابا... دیگه داریم به جای خوشحال... نگران میشیم ها... چرا اینقدر بازگشتتون طول کشید؟

خاطره گفت...

ای بابا... دیگه داریم به جای خوشحال... نگران میشیم ها... چرا اینقدر بازگشتتون طول کشید؟