۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

وقت طلاست

 
 
برای اینکه بدانید ده سال چقدر ارزش دارد  از یک سالخورده بپرسید

برای اینکه بدانید چهار سال چقدر ارزش دارد  از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرسید

برای اینکه بدانید یک سال چقدر ارزش دارد  از یک دانش آموز مردودی دبیرستان بپرسید

برای اینکه بدانید نه ماه چقدر ارزش دارد  از مادری که نوزاد  سالمی به دست آورده بپرسید

برای اینکه بدانید یک ماه چقدر ارزش دارد  از مادری که نوزاد نارس به دنیا آورده بپرسید

برای اینکه بدانید یک هفته چقدر ارزش دارد از سردبیر یک هفته نامه بپرسید

برای اینکه بدانید یک ساعت چقدر ارزش دارد  از دوستی که منتظرش گذاشته اید بپرسید

برای اینکه بدانید یک دقیقه چقدر ارزش دارد از کسی که از قطار یا هواپیما جا مانده بپرسید

برای اینکه بدانید یک ثانیه چقدر ارزش دارد از کسی که از تصادف جان سالم به در برده بپرسید

برای اینکه بدانید یک هزارم ثانیه چقدر ارزش دارد از کسی که مدال طلای المپیک گرفته بپرسید

 

 

میخوام ارزش لحظه هارو بیشتر بدونم

یه زمانی پیش خودم این لحظات بازم تکرار میشن بزارم برای بعد

اما به جایی رسیدم که خوشحالم از این که اون لحظات زیبارو تو زندگیم تجربه کردم

شاید این عمر کفاف نده که بخوایم خیلی چیزا رو دوباره تجربه کنیم

چند روزی مریض بودم و این مریضی بهم درسای زیادی داد

که از زمانم درست استفاده کنم

این هزارم ثانیه ها مهمن

باید ازشون استفاده کرد نه اینکه به افسوس و نفرین گذروندشون

باید از هزارم ثانیه هایی که خدا بهمون به امانت داده استفاده کنیم

این هزارمها دارن میرن , منتظر من و تو نمیمونن که وایسیم و افسوس بخوریم

اما بابت این افسوسها و اتلافها مارو بازخواست میکنن

امشب

با وجود تب زیادم

اما حس نوشتنم گرفته

دارم الکی مینویسم

اما خوشحالم که دارم هزارمهامو استفاده میکنم

آی اوس کریم

ممنونتم

شکرت

خطاکارم

اما مهربونی

گنهکارم

اما بخشنده ای

امتحانات خیلی سخته

یکی بهمون آسونتر بگیر

نزار جلوی تو سرمونو پایین بگیریم و بگیم از امتحانت رد شدیم

اما میدونم رد شدمونو هم قبول داری

با کارنامه مردودی اومدم پیشت تا بهم درس جدید بدی

و امتحانای جدید بگیری

راه جدید بهم نشون بده

خیلی مخلصتم اوس کریم نجار کچل