۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

منت خدای را عز و جل که.......


بر وزن گلستان سعدی:  " منت خدای را عز و جل که......."
 
لذت زن را قند و عسل كه ازدواجش موجب محنت است وبه طلاق اندرش مزيد رحمت. هر لنگه كفشي كه بر سر ما ميخورد مضر حيات است وچون مكرر می شود موجب ممات. پس درهر لنگه كفش دو ضربت موجود است و برهر ضربت آخي واجب . 
 
مرد همان به كه بوقت نزاع
 
 عذر به درگاه نساء آورد
 
ورنه زنش ازاثر لنگه كفش
 
 حال دلش خوب به جا آورد
 
 ضربت لنگه كفش لاحسابش از راه رسيده وجيب شوهر بدبخت را به قيچي خياطي درآورده وحقوق يكماهه او را به بهانه جوئي بخورد.
 
شوهر و نوكر و كلفت همگي دركارند
 
تا تو پولی به کف آري وماشينی بخري
 
شوهرت با كت وشلوار پراز وصله بود
 
 شرط انصاف نباشد كه تو مانتو بخري
 

۳ نظر:

معمار بیکار گفت...

خیلی باحال بود فکر کنم همسر آینده ی منم همیشه در حال نوش جان کردن ضربه های لنگه کفش باشه :D

papary گفت...

شنبه عصری که سعدیه بودم، دیدم بیچاره رو ویبره بودا، پس بگو...

papary گفت...

به معمار:
اگر این روزا همسر پیدا کردی منم خبر کن حتما :D
بعشدم خواهر من! تو این قحط الرجالی دیگه چرا خشن برخورد میکنی؟؟؟ آخه یه ذره ملاطفت هم خوبه ها!
البته نه همیشه! یک شیر باید همیشه شیر بودنش رو حفظ کنه