۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

غضنفر


به غضنفر ميگن: اين درسته  كه ميگن شما
موقع حرف زدن همه رو فحش ميدين؟؟؟
ميگه: گُه خورده كی ميگه؟......
 

غضنفر به البرادعي رئيس اژانس انرژی هسته اي ميگه:
تو واقعا دكتر هستی؟
اونم با افتخار می گه:بله من  دكتر هستم..
غضنفر ميگه:خوب بدبخت  پس چرا تو آژانس كار ميكنی؟
 

غضنفر قاضي ميشه، يکي ميره  پيشش بهش ميگه
من از همسايه ام شکايت دارم به من ميگه گه نخور.
ميگه غلط کرده ! به اون چه ربطي داره برو بخور
 

به غضنفر ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم ،
چه غلطي ميکني ؟!
 

غضنفر مادرزنش را ميبر دکتر ميگه: آقای
دکتر ، سم خورده مسموم شده.
دکتره ميگه:  چرا بدنش کبوده ؟
ميگه: آخه به زبون خوش که نميخورد!       
 
 
 
غضنفر ميره جبهه فرداش بر ميگرده .
ميگن پس چرا برگشتي؟
ميگه پدرسوخته ها به قصد کشت میزدن !
 

غضنفر داشت گريه مي کرد. باباش پرسيد چي شده؟
گفت: عاشق شدم!
باباش گفت حالا عاشق کي هستي؟
گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني!
 

از غضنفر ميپرسن ساعت چنده ،
نمیدونسته ؛
يه کم اينوراونورو نگاه ميکنه
ميگه بدو بدو ديرت شده!
 

به غضنفر میگن تو که روزه نمی‌گیری، چرا سحری می‌خوری؟
میگه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟
بابا مگه من کافرم؟...
 

به غضنفر  میگن میزان تحصیلات؟
میگه  . PHD
میگن یعنی  چی؟
میگه:
Passed Highschool with Difficulties
 

غضنفر به نامزدش مي گه 4شنبه به 4شنبه ديره
كه همديگر رو ببينيم،
بيا 2شنبه به 2شنبه همديگر رو ببينيم
 

۲ نظر:

علیرضا مردی از مترو گفت...

سلام

مسیحای عزیزم!

قربون چشات برم با اون برقش!

شما فقط بگو با این احسان کجا قرار بذاریم!!!

رجوع شود به کامنت من در پست آخرش:)))

papary گفت...

از طرف من امردادی شما امردادی مختارید که هر گونه خواستید با امردادی دروغگو برخورد کنید