۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

متني از يك ديوانه

کارهايي که مي شه تو آسانسور انجام داد

________________________________

وقتي در آسانسور بسته ميشه با صداي بلند بگين :نترسين.. نگران نباشين
..لازم نيست خونواده هاتون رو خبر کنين چند لحظه ديگه در باز ميشه


وقتي از آسانسور پياده ميشين دگمه همه طبقات رو بزنين…مخصوصا اگه يه عده
هنوز تو آسانسور هستن


يه دوست خيالي تون رو جوري که انگار همراه شما هست به همه معرفي کنين و
شروع کنين الکي باهاش حرف زدن


رو به ديوار آسانسور در حالي که پشت تون به همه هست بايستين…اگه شما نفر
اولي باشيد که سوار شدين به احتمال زياد بقيه هم همين کارو ميکنن


يه دفه بگين : اي واي ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنين

از همه آدرس اي- ميلشون رو بپرسين و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنين

توي يه دستمال فين کنين سپس به بقيه نشون بدين

در کيفتون رو باز کنين و انگار يکي اون تو هست يواش بگين ..هواي کافي داري؟؟؟

هر کسي که وارد ميشه باهاش دست بدين و يه سلام عليک حسابي بکنين و بگين
ميتونه شما رو جناب تيمسار صدا کنه

هر از چند گاهي صداي گربه در بيارين

به يکي از مسافر ها خيره بشين بعد يه دفعه بگين ..اوه تو که يکي از اون
هايي…بعد تا ميتونين ازش فاصله بگيرين

يه عروسک خيمه شب بازي دستتون بکنين و با بقيه مسافر‌ها از طرف اون حرف بزنين

هر طبفه که ميرسين ..صداي دينگ در بيارين..بعد به يکي از مسافر‌ها بگين
نوبت تو هست …خدا بيامرزتت

يه صندلي (تا شو) با خودتون بيارين يه دوربين با خودتون بيارين و از بقيه
مسافر ها عکس بگيرين



البته اگه ديدين همون پايين تحويلتون دادن به تيمارستان از من به دل نگيري

هیچ نظری موجود نیست: