۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

تعارف

 
روزي روزگاري پيرزن فقيري توي زباله‌ها دنبال چيزي براي خوردن مي‌گشت كه
چشمش به يك چراغ قديمي افتاد. آن را برداشت و رويش دست كشيد. مي‌خواست
ببيند اگر ارزش داشته باشد، آن را ببرد و بفروشد.
در همين موقع، دود سفيدي از چراغ بيرون آمد.
پيرزن چراغ را پرت كرد؛ با ترس و تعجب عقب‌عقب رفت و ديد كه چند قدم آن
طرف‌تر، يك غول بزرگ ظاهر شد. غول فوري تعظيم كرد و گفت: «نترس پيرزن! من
غول مهربان چراغ جادو هستم. مگر قصه‌هاي جورواجوري را كه برايم
ساخته‌اند،‌ نشنيده‌اي؟ حالا يك آرزو كن تا آن را در يك چشم به هم زدن
برايت برآورده كنم. امّا يادت باشد كه فقط يك آرزو!»
پيرزن كه به خاطر اين خوش‌اقبالي توي پوستش نمي‌گنجيد،‌ از جا پريد و با
خوش‌حاليگفت‌: «الهي فدات بشم مادر!»
امّا هنوز جمله‌ي بعدي را نگفته بود كه فداي غول شد و نتوانست آرزويش را
به زبان بياورد.
... و اين داستان، درس عبرتي شد براي آن‌ها كه زيادي تعارف مي‌كنند!
 

من نميخوام زن بشم!!!!!

قایی از رفتن روزانه به سر کار خسته شده بود در حالیکه خانمش هر روز در خانه بود.
او می خواست زنش ببیند برای او در بیرون چه می گذرد.
بنابر این دعا کرد:
خدای عزیز :من هر روز سر کار می روم و 8 ساعت بیرونم در حالیکه خانمم فقط
در خانه می ماندمن می خواهم او بداند برای من چه می گذرد؟
بنابراین لطفا اجازه بدین برای یک روز هم که شده ما جای همدیگه باشیم.
خداوند با معرفت بی انتهایش آرزوی این مرد را برآورد کرد .
صبح روز بعد مرد با اعتماد کامل همچون یک زن از خواب بیدار شد و برای
همسرش صبحانه آماده کرد بچه هارو بیدا کرد و لباسهای مدرسه شونو اماده
کرد براشون صبحانه داد ناهارشان را تو کوله پشتی شون گذاشت و به مدرسه
برد.
خانه رو جارو کرد, برای گرفتن سپرده به بانک رفت به بقالی رفت جای خواب
(کجاوهء)گربه هارو تمیز کرد سگ رو حمام دادو ساعت یک بعد از ظهر بود و او
عجله داشت برای درست کردن رختخوابها -به کار انداختن لباسشویی-جارو و گرد
گیری -وتی کشیدن آشپز خانه-رفتن به مدرسه برای آوردن بچه ها و سرو کله
زدن با آنها در راه منزل-آماده کردن شیر و خوردنیها و گرفتن برنامهءبچه
ها برای کار خانه -اتو کشی و مرتب کردن میز غذا خوری نگاه کردن تلویزیون
حین اتو کشی در ساعت 4:30 بعد از ظهر و............ ......... .....(از
ذکر انجام بقیه کارها فاکتور گیری شد.(
در ساعت 9:00 او از یک کار طاقت فرسای روزانه خسته شده بود او به رختخواب
رفت در حالیکه باید رضایت .........
صبح روز بعد بلافاصله قبل از بیدار شدن از خواب گفت :
خدایا :من چه فکری می کردم من سخت در اشتباه بودم برای غبطه خوردن به
موندن زنم در منزل روزانه
لطفا ولطفا اجازه بده من به حالت اول خود برگردم.
خداوند با معرفت لامتناهی خود جواب داد:
پسرم من احساس می کنم تو درست را یاد گرفتی و خوشحالم که می خواهی به
شرایط خودت برگردی ولی تو فقط مجبوری 9 ماه صبر کنی زیرا تو دیشب حامله
شدی!

داستان شنل قرمزي

 

 يه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت :
 عزيزم چند روزه مادر بزرگت مبايلشو جواب نميده . هرچی SMS هم براش ميزنم
 باز جواب نمیده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم .
 چندتا پيتزا بخر با يه اکانت ماهانه براش ببر . ببين حالش چطوره .
 شنل قرمزی گفت : مامی امروز نميتونم .
 قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بريم ديزين اسکی .
 مادرش گفت : يا با زبون خوش ميری . يا ميدمت دست داداشت گوريل انگوری لهت کنه .
 شنل قرمزی گفت : حيف که بهشت زير پاتونه . باشه ميرم .
 فقط خواستين برين بهشت کفش پاشنه بلند نپوشين .
 مادرش گفت : زود برگرد . قراره خانواده دکتر ارنست بيان.
 می خوان ازت خاستگاری کنن واسه پسرشون .
 شنل قرمزی گفت : من که گفتم از اين پسر لوس دکتر خوشم نمياد .
 يا رابين هود يا هيچ کس . فقط اون و می خوام .
 شنل قرمزی با پژوی ۲۰۶ آلبالوئی که تازه خريده از خونه خارج ميشه .
 بين راه حنا دختری در مزرعه رو ميبينه .
 شنل قرمزی: حنا کجا ميری ؟؟؟
 حنا : وقت آرايشگاه دارم . امشب يوگی و دوستان پارتی دعوتم کردن .
 شنل قرمزی: ای نا کس حالا تنها میپری ديگه !!
 حنا : تو پارتی قبلی که بچه های مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازی در آوردی .
 بهت گفتن شب بمون گفتی مامانم نگران ميشه . بچه ها شاکی شدن دعوتت
 نکردن .
 شنل قرمزی: حتما اون دختره ايکبری سيندرلا هم هست ؟؟؟
 حنا : آره با لوک خوشانس ميان .
 شنل قرمزی: برو دختره ...........................................
 ( به علت به کار بردن الفاظ رکيک غير قابل پخش بود )
 شنل قرمزی يه تک آف ميکنه و به راهش ادامه ميده .
 پشت چراغ قرمز چشمش به نل می خوره !!!!!
 ماشينا جلوش نگه ميداشتن اما به توافق نمی رسيدن و می رفتن .
 ميره جلو سوارش ميکنه .
 شنل قرمزی : تو که دختر خوبی بودی نل !!!!!
 نل : ای خواهر . دست رو دلم نذار که خونه .
 با اون مرتيکه ...... راه افتاديم دنبال ننه فلان فلان شدمون .
 شنل قرمزی: اون که هاج زنبور عسل بود .
 نل : حالا گير نده . وسط راه بابا مون چشمش خورد به مادر پرين رفت گرفتش .
 اين دختره پرين هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بيرون .
 زندگی هم که خرج داره . نميشه گشنه موند .
 شنل قرمزی : نگاه کن اون رابين هود نيست ؟؟؟؟ کيف اون زن رو قاپيد .
 نل : آره خودشه . مگه خبر نداشتی ؟ چند ساله زده تو کاره کيف قاپی .
 جان کوچولو و بقيه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند ميکنن .
 شنل قرمزی : عجب !!!!!!!!!!!!!!
 نل : اون دوتا رو هم ببين پت و مت هستن . سر چها راه دارن شيشه ماشين پاک
 می کنن .
 دخترک کبريت فروش هم چهار راه پائينی داره آدامس ميفروشه .
 شنل قرمزی : چرا بچه ها به اين حال و روز افتادن ؟؟؟؟
 نل : به خودت نگاه نکن . مادرت رفت زن آقای پتيول شد .
 بچه مايه دار شدی . بقيه همه بد بخت شدن .
 بچه های اين دوره و زمونه نمی فهمن کارتون چيه .
 شخصيتهای محبوبشون شدن ديجيمون ها ديگه با حنا و نل و يوگی و خانواده
 دکتر ارنست حال نمی کنن .
 

خيانت مطبوع

 
 
 

جک و دوستش باب تصميم مي گيرندبرای تعطيلات به اسکي برند. با همديگه رخت و خوراک و چيزهای ديگرشان را بار ماشين جک مي کنند و به سوی پيست اسکي راه مي افتند
پس از دو سه ساعت رانندگي ، توفان و برف و بوران شديدی جاده را در بر گرفت چراغ خانه ای را از دور مي بينند و تصميم مي گيرند شب را آنجا بمانند تا توفان آرام شود و آنها بتوانند به راه خود ادامه دهند
هنگامي که نزديکتر مي شوند مي بينند که آن خانه در واقع کاخيست بسيار بزرگ و زيبا که درون کشتزار پهناوريست و دارای استبلي پر ازاسب و آن دورتر از خانه هم طويله ای با صدها گاو و گوسفند است
زني بسيار زيبا در را باز مي کند. مردان که محو زيبايي زن صاحبخانه شده بودند، توضيح مي دهند که چگونه در راه گرفتار توفان شده اند و اگر خانم خانه بپذيرد شب را آنجا سر کنند تا صبح به راهشان ادامه دهند.
زن جذاب با صدايي دلنشين گفت: همانطور که مي بينيد من در اين کاخ بزرگ تنها هستم ، اما مساله اين است که من به تازگي بيوه شده ام و اگر شما را به خانه راه دهم از فردا همسايه ها بدگويي و شايعه پراکني را آغاز مي کنند
جک پاسخ داد: نگران نباشيد، برای اين که چنين مساله ای پيش نيايد ما مي تونيم در استبل بخوابيم. سحرگاه هم اگر هوا خوب شده باشد بدون بيدار کردن شما راه خود را به طرف پيست اسکي ادامه خواهيم داد
زن صاحبخانه مي پذيرد و آن دو مرد به استبل مي روند و شب را به صبح مي رسانند بامداد هم چون هوا خوب شده بود راه مي افتند
------------ --------- --------- ------
حدود نه ماه بعد جک نامه ای از يک دادگاه دريافت مي کند در آغاز نمي تواند نام و نشانيهايي که در نامه نوشته بود را به ياد آورد اما سر انجام پس از کمي فشار به حافظه مي فهمد که نامه دادگاه درباره همان زن جذاب صاحبخانه ای است که يک شب توفاني به آنها پناه داده بود .
پس از خواندن نامه با سرگرداني و شگفت زده به سوی دوستش باب رفت و پرسيد: باب، يادت مياد اون شب زمستاني که در راه پيست اسکي گرفتار توفان شديم و به خانه ی آن زن زيبا و تنها رفتيم؟
باب پاسخ داد: بله
جک گفت: يادته که ما در استبل و در ميان بو و پشگل اسب و قاطر خوابيديم تا پشت سر زن صاحبخانه حرف و حديثي در نيايد؟
باب اين بار با صدايي لرزانتر پاسخ داد: آره.. يادمه
جک پرسيد: آيا ممکنه شما نيمه شب تصادفي به درون کاخ رفته باشيد و تصادفي سری به آن زن زده باشيد؟
باب سر به زير انداخت و گفت: من ... بله...من...
جک که حالا ديگر به همه چيز پي برده بود پرسيد: باب ! پس تو ... تو تو اون حال و هوا و عشق و حال خودت رو جک معرفي کرده ای؟؟...تا من .. بهترين دوستت را ..
جک ديگر از شدت هیجان نمي توانست ادامه دهد... ، باب که از شرم و ناراحتي سرخ شده بود گفت .. جک... من مي تونم توضيح
بدم.. ما کله مون گرم بود و من فقط مي خواستم .. فقط...حالا چي شده مگه؟
.
.
.
.
.
جک احضاريه دادگاه را نشان داد و گفت: اون زن طفلک به تازگي مرده و همه چيزش را برای من به ارث گذاشته !!!
 
 
 
 
 
 
 

با 25 روش خانه خود را دلنشين تر نمائيد

 

 

 

با 25 روش خانه خود را دلنشين تر نمائيد

http://www.mobin-group.com/image/reg/images/685home-makeover-furniture_resize.jpg

 

1. عكس هاي‌ خانوادگي‌ خود را در آلبوم ها انباشته‌ نكنيد. از يك‌ قاب ‌عكس بزرگ‌ خالي‌ يا يك آيينه‌ استفاده‌ كنيد و تعدادي‌ از آنها را با سنجاق‌ به‌ قاب‌ وصل‌ نماييد.

2. قفسه‌هاي‌ كتاب‌ فقط‌ براي‌ كتاب ها نيستند! بلكه‌ مي‌ توانيم آنها را با هر شي ديگري‌ كه‌ دوست‌ داريم، به خصوص‌ ظروف‌ سفالي‌ و چوبي‌ تزيين ‌كنيم .

3. از پارچه‌ هاي‌ رنگي‌ ندوخته‌ و بلند ، يا روسري‌ به‌ جاي‌ پرده‌ استفاده‌ نماييد و آنها را بر روي‌ ميله‌ بيندازيد.

4. يك‌ جام‌ ورزشي‌ يا يك‌ يخدان، مي ‌تواند كار يك‌ گلدان‌ را براي‌ شما انجام‌ دهد.

5. يك‌ چهار پايه‌ چوبي‌ قديمي‌ را مي‌ توانيم كنار مبل‌ نشيمن‌ براي‌ گذاشتن‌ كتاب هايي‌ كه‌ مي‌ خوانيم ، قرار دهيم.

هر خانه‌ اي‌ را مي ‌توان‌ با تزيين‌ صحيحِ‌ مبلمان‌ ، گرم‌ و زيبا كرد جايي‌ كه‌ بتوان‌ با غرور آن را خانه ناميد.

 

اتاق نشيمن‌

6 . اسباب‌ و وسايل‌ اتاق‌ نشيمن‌ خود را در فاصله‌ هاي‌ نزديك‌ به‌ هم‌ قرار دهيد تا صميمي ‌تر جلوه‌ كند.

7. گاهي‌ مي ‌توان‌ از پارچه‌هايي‌ كه‌ در منزل‌ است‌ به‌ جاي‌ روكش‌ مبل‌ راحتي‌ استفاده‌ كرد تا تغييري‌ در نماي‌ آن‌ داده‌ شود. كافي‌ است‌ آن‌ را روي‌ مبل‌ پهن‌ كنيد و گوشه‌ هاي‌ آن‌ را لابه‌لاي‌ درزها فرو بريد.

8 . مي ‌توانيد تعدادي‌ شمع ‌ در اشكال ‌مختلف‌ را جمع ‌آوري‌ كنيد و كنار پنجره‌ قرار دهيد.

9 . مي‌ توانيد روي‌ يك‌ تاقچه‌ را پر از مجسمه‌ هاي‌ كوچولوي‌ زيبا يا بشقاب‌هاي‌ قديمي‌ كنيد.


نور صحيح‌

10 . دقت‌ كنيد پرده‌ها در صورت‌ لزوم‌ به‌ گونه‌اي‌ انتخاب‌ شوند كه‌ قابليت‌ ورود نور به‌ اتاق‌ را دارا باشند.

11 . مي‌توان‌ پايهِ چراغ‌ روميزي‌ را هر از گاهي ‌با تغيير رنگ ، نو و جديد ساخت.

12 .از روبان ، پارچه‌ يا تور مي‌ توانيد براي‌ تغيير مدل ‌كلاهك چراغ‌ روميزي‌ استفاده‌ كنيد.

13 . از كلاهك‌هايي‌ استفاده‌ نماييد كه‌ در پايين‌ عرض‌ زيادتري‌ دارند، تا نور به‌ طرف‌ پايين‌ بيشتر تابانده‌ شود و فضايي‌ گرم‌ و لطيف‌ ايجاد گردد.

14 . مي ‌توانيد با چسباندن‌ كاغذهاي طرح و نقش‌ ‌دار روي‌ كلاهك ، فضايي‌ متفاوت‌ خلق‌ كنيد.


پرده‌ها

15 . ميله‌ پرده‌هاي‌ كهنه‌ و قديمي‌ را مي ‌توان‌ با اسپري‌ طلايي‌ و نقره ‌اي‌ دوباره‌ رنگ ‌زد.

16 . مي‌ توان‌ از روبان هاي‌ ساده‌ همراه‌ پارچه‌ها و تورهاي‌ رنگي‌ جهت‌ جمع‌ آوري‌ پرده‌ استفاده‌ نمود.

17 . مي‌ توان‌ از يك شاخه درشت خيلي‌ ساده ، به‌ عنوان‌ ميله‌ پرده‌ استفاده‌ كرد.

18 . استفاده‌ از چندين‌ تخته‌ پرده‌ مي‌ تواند ، شكل‌ اتاق‌ را دگرگون‌ سازد، والان ها يا آويزهاي‌ سادهِ پارچه‌ اي‌ به‌ اين‌ امر كمك‌ مي‌ كند.

19 . پارچه‌ هاي‌ ساده‌ را مي‌ توان‌ با نوارهايي‌ از پارچه‌هاي ‌رنگي ‌به‌ پرده‌هايي‌ زيبا تبديل‌ كرد.


بالشتك ها

20 . به عنوان‌ يك‌ تغيير كوچك، مي‌ توانيد با دامن هايي‌ كه‌ ديگر استفاده‌ ندارد، بالشتك ها و كوسن ها را روكش كنيد.

21 . چند عدد كوسن‌ را پايين‌ مبل‌ روي‌ فرش‌ قرار دهيد تا هنگام‌ خستگي‌ به‌ آن‌ لم‌ دهيد.

22 . بالشتك‌ اتاق‌ خود را مي‌ توانيد ، با تكه ‌دوزي‌ يا برودري‌ كه‌ به‌ شكل‌ اسم‌ فرزندتان‌ باشد، زيبا سازيد.


روميزي‌

23 . يك‌ تكه ‌دوزي‌ زيبا مي ‌تواند روكشي‌ خوب‌ براي‌ ميز كنار مبل‌ باشد. به‌ علاوه‌ آنچه‌ را كه‌ در زير آن‌ مي‌ گذاريد ، مخفي‌ مي‌ كند.

24 . تكه‌ پارچه‌هاي‌ كوچك‌ را مي‌ توان‌ به‌ عنوان‌ وسط‌ ميزي‌ استفاده‌ كرد.

25 . ميز وسط‌ اتاق‌ را با يكي‌ از روسري هاي ‌بزرگ‌ و پر از رنگ‌ خود آرايش‌ دهيد.

26 . گاهي‌ مي ‌توان‌ ميوه‌ها را به‌ اين‌ گونه‌ نيز چيد.


 

الگوي شما در زندگيتان کيست؟

الگوي شما در زندگيتان کيست؟
 
 
 
 
 
تحقيقات اخير دانشمندان حاکي از آن است که مغز انسان از روابط رياضي براي ذخيره علايق و احساسات استفاده مي کند.
 
 
 
بدون نگاه کردن به جواب ها اين تست را انجام دهيد.            
 
 
 
1- يک عدد از ۱ تا ۹ انتخاب کنيد.
 
2- آنرا در عدد ۳ ضرب کنيد.
 
3- حاصل را بعلاوه ۳ کنيد.
 
4- دوباره حاصل را در ۳ ضرب کنيد.
 
5-يک عدد ۲ يا ۳ رقمي بدست آورده ايد.
 
6-ارقام عدد خود را با هم جمع کنيد (مثلا اگر  عددتان ۱۸ است ۱ را با ۸ جمع کنيد)
.
. 
.
.
.
.
.
.
. 
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا با توجه به عدد بدست آمده و ليست زير ، ببينيد الگوي شما در زندگيتان کيست.
 
 
 
 
 
1- انيشتين
 
2- نلسون ماندلا
 
3- جاکوب زوما
 
4- محمد علي کلي
 
5- تام کروز
 
6- بيل گيتس
 
7- گاندي
 
8- براد پيت
 
9-  محمود احمدي نژاد
 
10-باراک اوباما
 
 
 
مي دونم ، مي دونم چه حال داري ...
 
اون يه تاثير خاصي روي مردم داره ...
 
يه روز هم تو مي توني مثل اون بشي ...
 
باور کن !
 
اوه راستي ...
 
اينقدر عددهاي متفاوت رو هي امتحان نکن ...
 
باهاش کنار بيا ...
 
ظاهرا اون الگوي زندگي توست.
 
 
 
ولی حقیقت اینه که هر عددی رو انتخاب کنی جوابش محمود احمدی نژاده میگی نه؟ امتحان کن

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

فيلمي جالب در خصوص دفاع از قلمرو

 

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

معجزه عسل و دارچین

 
20 معجزه عسل و دارچین
عسل واژه ای عربی است که در فارسی به آن " انگبین " می گویند.
گذشتگان آن را مظهر پاکی و خلوص و نشانه قدرت می دانستند و در یونان و روم باستان مظهر برکت، عشق و زیبایی بود و مالیات خود را براساس آن می پرداختند. زنبور برای تهیه عسل، شهد گل های مختلف را جمع آوری می کند. جالب است بدانید برای تولید هر کیلوگرم عسل، زنبور باید 2 میلیون بار روی گل ها بنشیند و شهد آن ها را جمع آوری کند. بنابراین تهیه عسل کار بسیار دشواری است و هر زنبور عسل در طول عمر 6 تا 8 هفته ای خود تنها یک قاشق مرباخوری از آن را تهیه می کند.
 

در کندوی زنبور نوعی عسل هم برای تغذیه ملکه تهیه می شود که " اکسیر طول عمر" نامیده می شود. از آن جا که عسل از شهد گل های مختلف تهیه می شود رنگ آن بستگی به گیاهی دارد که زنبور از آن تغذیه کرده است گذشته از آن شرایط آب و هوایی و جغرافیایی نیز در رنگ و بوی عسل تاثیر دارد. عسل با وجود شیرین بودن اگر به مقدار معینی مصرف شود، برای هر نوع بیماری از جمله دیابت موثر است. 
 
   
 
فایده دارویی عسل و دارچین :
 

١ . درمان بیماری قلبی : مخلوطی از عسل و پودر دارچین را تهیه کنید و به جای مربا روی نان قرار دهید و به طور منظم در وعده صبحانه صرف کنید. این روش در کاهش کلسترول، جلوگیری از بروز حمله قلبی، تنفس راحت و تقویت ضربان قلب موثر است. بیماران مبتلا به حمله قلبی نیز با مصرف روزانه این مخلوط از حمله قلبی بعدی درامان خواهند بود. بررسی روی سالمندان در آمریکا و کانادا نشان داده است، با بالا رفتن سن شاهرگ های حیاتی و سیاهرگ ها خاصیت انعطاف پذیری خود را از دست می دهد. عسل و دارچین به شاهرگ ها و سیاهرگ ها قدرتی تازه می بخشد.
 

٢ . از بین بردن اثر خارش نیش های حشرات : مخلوطی از یک سهم عسل، ٢ سهم آب ولرم و یک قاشق چای خوری پودر دارچین را روی قسمتی از بدن که احساس خارش می کنید، قرار دهید خارش و درد در عرض یک یا ٢ دقیقه فروکش خواهد کرد.
 

٣ . درمان التهاب مفصل(آرتریت): روزانه، یک وعده صبح و یک وعده شب، مخلوطی از یک فنجان آب گرم، ٢ قاشق چای خوری عسل و یک قاشق چای خوری پودر دارچین مصرف شود. این مخلوط معجزه گر در صورت مصرف به طور منظم آرتریت های مزمن را نیز درمان می کند. بررسی های اخیر روی ٢٠٠ بیماری که قبل از صرف صبحانه از این مخلوط استفاده کردند نشان داد، ٧٣ نفر از آنان در عرض یک هفته کاملا از درد رهایی پیدا کردند و پس از یک ماه بیشتر افرادی که قادر به راه رفتن یا حرکت نبودند، بدون احساس هیچ دردی توانایی راه رفتن و تحرک خود را به دست آوردند.
 

٤ . جلوگیری از ریزش مو: قبل از دوش گرفتن مخلوطی از مقداری روغن زیتون داغ، یک قاشق چای خوری عسل و یک قاشق پودر دارچین را به مدت ٥ تا ١٥ دقیقه روی سر قرار دهید و سپس آن را بشویید.
 

٥ . از بین بردن عفونت مثانه: ٢ قاشق غذاخوری عسل به همراه یک قاشق چای خوری پودر دارچین را با مقداری آب ولرم حل کنید و آن را بنوشید. این روش باعث می شود که میکروب های مثانه از بین برود.
 

٦ . درمان درد دندان: مخلوطی از یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ٥ قاشق چای خوری عسل تهیه کنید و روی دندان خراب بمالید. این عمل را ٣ بار در روز تکرار کنید تا درد تسکین یابد.
 

٧ . کاهش کلسترول: ٢ قاشق غذاخوری عسل را با ٣ قاشق چای خوری پودر دارچین در یک لیوان چای حل کنید و بنوشید. این کار میزان کلسترول خون را طی ٢ ساعت به ١٠ درصد کاهش می دهد.
 

٨ . درمان سرماخوردگی: به مدت ٣ روز از مخلوط یک قاشق غذاخوری عسل با یک چهارم قاشق چای خوری پودر دارچین استفاده کنید. این روش برای درمان سرفه مزمن و سرماخوردگی و سینوزیت به کار می رود.
 

٩ . درمان ناباروری: برای برطرف کردن این مشکل، به مردان توصیه می شود ٢ قاشق غذاخوری عسل را قبل از خواب میل کنند. در کشورهای چین، ژاپن و خاوردور که با مشکل ناباروری مواجه اند، در طول روز مخلوطی از مقداری پودر دارچین و یک دوم قاشق چای خوری عسل را به طور مرتب روی لثه و داخل دهان خود قرار می دهند تا مخلوط حاصل از طریق بزاق وارد بدن شود. زوجی که مدت ١٤ سال بچه دار نمی شدند با شروع مصرف عسل و دارچین پس از مدت کوتاهی صاحب دوقلو شدند.
 
 
 

١٠ . درد معده: مصرف عسل و پودر دارچین علاوه بر درمان درد و نفخ معده، زخم معده را نیز درمان می کند.
 

١١ . تقویت سیستم ایمنی: استفاده روزانه از عسل و پودر دارچین سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و بدن را از حمله باکتری و ویروس محافظت می کند. دانشمندان دریافتند که عسل دارای مقدار زیادی ویتامین و آهن است. مصرف مداوم عسل گلبول های سفید خون را تقویت می کند تا بتواند با باکتری ها و بیماری های ویروسی مقابله کند.
 

١٢ . برطرف کردن سوء هاضمه: قبل از هر وعده غذا، پودر دارچین را روی ٢ قاشق غذاخوری عسل بریزید و میل کنید تا از ترشح اضافی اسید معده رهایی پیدا کنید زیرا این مخلوط غذاهای سنگین را به راحتی هضم می کند.
 

١٣ . جلوگیری از آنفلوآنزا: دانشمندی در اسپانیا ثابت کرده که مخلوط عسل و دارچین دارای مواد مفید طبیعی است که از میکروب های آنفلوآنزا و سرماخوردگی جلوگیری به عمل می آورد .
 

١٤ . افزایش طول عمر: مصرف دائم و مرتب عسل و پودر دارچین مانع پیری زودرس می شود. مخلوطی از ٤ قاشق چای خوری عسل، یک قاشق چای خوری پودر دارچین و ٣ فنجان آب گرم را با هم بجوشانید. سپس مخلوط به دست آمده را ٣ الی ٤ بار در روز به مقدار یک چهارم فنجان میل کنید. این مخلوط علاوه بر طراوت بخشیدن و نرم نگه داشتن پوست از پیری زودرس نیز جلوگیری می کند.
 

١٥ .برطرف کردن جوش صورت: قبل از خواب مخلوط ٣ قاشق غذاخوری عسل و ١ قاشق چای خوری دارچین را روی جوش ها قرار دهید و روز بعد با آب ولرم بشویید. تکرار روزانه این کار به مدت ٢ هفته، جوش ها را از بین می برد.
 

١٦ . درمان عفونت های پوستی: قرار دادن مخلوطی به مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین روی قسمت های مختلف پوست، عفونت های پوستی و اگزما را نیز درمان می کند.
 

١٧ . درمان سرطان: تحقیقات جدید انجام گرفته در ژاپن و استرالیا نشان داده، سرطان های پیشرفته معده و استخوان به طور موفقیت آمیزی درمان شده است. بیماران مبتلا به این سرطان ها ٣ بار در روز و به مدت ٣ ماه یک قاشق غذاخوری عسل و یک قاشق چای خوری دارچین را مخلوط و مصرفمی کنند.
 

١٨ . از بین بردن خستگی مفرط: مصرف نصف قاشق غذاخوری عسل و مقداری پودر دارچین در یک لیوان آب اول صبح و بعد از ظهر که بدن با افت نشاط روبه رو است طی یک هفته نیروی حیاتی بدن را افزایش می دهد.
 

١٩ . از بین بردن بوی بد دهان: شما می توانید پس از بیدار شدن از خواب با محلولی از یک قاشق چای خوری عسل، مقداری پودر دارچین و آب گرم غرغره کنید تا در طول روز مشکل بوی بد دهان را نداشته باشید.
 

٢٠ . مشکل شنوایی: مصرف روزانه مقدار مساوی از عسل و پودر دارچین در صبح و شب مشکل شنوایی را برطرف می کند.
 
شایان ذکر است، عسل مورد مصرف باید خام و پاستوریزه نشده باشد.
زیرا که آنزیم های لازم به هنگام عمل پاستوریزه به علت حرارت دیدن از بین می رود
 
 

 
 
 
 
 

نقاشي

 
اين نقاشي از شخصيتهاي مختلف جهان است
 
نكته اي كه تو اين تصوير ديدم اينه كه حتي صدام هم هست
اما از ايران هيچ نقش يا تصويري نيست
چرا ؟؟؟؟
 
 

۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

car walpaper

 

۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

بهترین خبری است که شنیدم

 
 

وزی روبرت دو ونسنزو Robert de Vincenzo ، گلف باز بزرگ آرژانتینی پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب در مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن باشگاه می شود تا آماده رفتن شود. پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را به او تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست
دو نسنزو تحت تاثیر حرف های زن قرار می گیرد، قلمی از جیبش بیرون می آورد، چک مسابقه را در وجه وی پشت نویسی می کند و در حالی که آن را توی دست زن می فشارد، می گوید: برای فرزندتان سلامتی و روزهایی خوش آرزو میکنم.
یک هفته پس از این واقعه دو ونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالیرتبه انجمن گلف بازان حرفه ای به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. دو ونسنزو سرش را به علامت تایید تکان می دهد. مدیر عالیرتبه در ادامه سخنان خود می گوید: می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به موت ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیز.
دو ونسنزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله، همین طور است.
دو ونسنزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم
 
 
 
 

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

با این روش کندی اینترنت را جبران کنید!! امتحان کن تا ببینی

 
 

 با این روش کندی اینترنت را جبران کنید!! امتحان کن تا ببینی !

Click the image to open in full size.
 
 
 

مناجات گنجشک با خدا

گنجشک با خدا قهر بود…….روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد…..
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست.
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
 
خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
 
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
 
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت …
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد …

خداوندا بابت سلامتي كه به ما اعطا نمودي ، متشكرم

 
 
مرد بي پايي به قله كوه رفت و فرياد زد
 
"من پا ندارم"

هيچ چيز غير ممكن نيست

 

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

The forgotten relationship


فيلم پيوست مشابه داستان ذيل است:

مردي 80 ساله با پسر تحصيل کرده 45 ساله اش روي مبل خانه خود نشسته بودند. ناگهان گنجشکي بر روي پنجره اشان شست. . پدر از فرزندش پرسيد: اين چيه؟ پسر پاسخ داد: گنجشک. پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه؟ پسر گفت : بابا من که همين الان بهتون گفتم: گنجشکه. بعد از مدت کوتاهي پير مرد براي سومين بار پرسيد: اين چيه؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت: گنجشکه گنجشک.

پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتي قديمي برگشت. صفحه اي را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند. در آن صفحه اين طور نوشته شده بود: امروز پسر کوچکم 3 سال دارد. و روي مبل نشسته است هنگامي که گنجشکي روي پنجره نشست پسرم 21 بار نامش را از من پرسيد و من 21 بار به او گفتم که نامش گنجشک است. هر بار او را عاشقانه بغل ميکردم و به او جواب ميدادم و به هيچ وجه عصباني نميشدم و در عوض علاقه بيشتري نسبت به او پيدا ميکردم
 

 

 

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

تصاوير تركيدن يك حباب

 
 
 

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

معما

 
 
 
 

آیا تا به حال معمای بزرگ انیشتین را شنیده اید؟
آیا تا به حال معمای بزرگ انیشتین را شنیده اید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
1- در خیابانی، پنج خانه در پنج رنگ متفاوت وجود دارد.
۲- در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی می کند.
۳- این پنج صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت مینوشند، سیگار متفاوت می کشند و حیوان خانگی متفاوت نگهداری می کنند. سئوال: کدامیک از آنها در خانه، ماهی نگه می دارد؟

راهنمایی:
۱- مرد انگلیسی در خانه قرمز زندگی می کند.
۲-مرد سوئدی، یک سگ دارد.
۳-مرد دانمارکی چای می نوشد.
۴-خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد.
۵-صاحبخانه خانه سبز، قهوه مینوشد.
۶-شخصی که سیگار Pall Mall می کشد پرنده پرورش می دهد.
۷-صاحب خانه زرد، سیگار Dunhill می کشد.
۸-مردی که در خانه وسطی زندگی میکند، شیر مینوشد.
۹-مرد نروژی، در اولین خانه زندگی می کند.
۱۰-مردی که سیگار Blends می کشد در کنار مردی که گربه نگه می دارد زندگی می کند.
۱۱-مردی که اسب نگهداری می کند، کنار مردی که سیگار Dunhill می کشد زندگی می کند.
۱۲-مردی که سیگار Blue Master می کشد، آبجو می نوشد.
۱۳-مرد آلمانی سیگار Prince میکشد.
۱۴-مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.
۱۵-مردی که سیگار Blends میکشد همسایه ای دارد که آب می نوشد.
 
 
 
 

آخرین جملات افراد مختلف در هنگام مرگ(طنز)

 
 

آخرین جملات افراد مختلف در هنگام مرگ(طنز)
 
 
 
آخرین کلمات یک الکتریسین : خوب حالا روشنش کن...
 
آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر میکنی توی این غارچیه؟
 
آخرین کلمات یک بندباز: نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره...
 
آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بیخطره؟
 
آخرین کلمات یک پزشک: راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه...
 
آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره
 
آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیرکرد...
 

آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم،سمی نیست…
 
آخرین کلمات یک چترباز: پس چترم کو؟
 
آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد...
 
آخرین کلمات یک خونآشام: نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوعمیکنه!
 
آخرین کلمات یک داور فوتبال: نهخیر آفساید نبود!
 
آخرین کلمات یک دربان: مگه از روی نعش من رد بشی...
 
آخرین کلمات یک دوچرخه سوار: نخیر تقدم با منه!
 
آخرین کلمات یک دیوانه: من یه پرندهام!
 
آخرین کلمات یک شکارچی: مامانت کجاست کوچولو؟
 
آخرین کلمات یک غواص: نه این طرفها کوسه وجود نداره...
 
آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم...
 
آخرین کلمات یک قصاب: اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم...
 
آخرین کلمات یک قهرمان: کمک نمیخواهم، همهء شان سه نفرند...
 
آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی: قضیه روشنه، قاتل شماهستید!
 
آخرین کلمات یک کامپیوتر: هارددیسک پاک شده است...
 
آخرین کلمات یک گروگان: من که میدونم تو عرضهء شلیک کردننداری…
 
آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه: این آزمایش کاملاً بیخطره...
 
آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب: این سیم آخری رو که قطعکنم تمومه...
 
آخرین کلمات یک معلم رانندگی: نگه دار! چراغ قرمزه!
 
آخرین کلمات یک ملوان:من چه میدانستم که باید شنا بلدباشم؟
 
آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجره بستهبخوابم...
 
آخرین کلمات یک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک: گفتی تاچند بشمرم؟
 
آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟
 
 
 

نقاشي روي پر

 

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

اعتراض به يک سنت بي رحمانه و وحشيانه در اسپانيا!

 
 
فعالان حقوق حیوانات مراسم سازمان یافته ای در اسپانیا برای اعتراض به یک سنت بی رحمانه و وحشیانه به نام bullfighting و حمایت از گاونر معروف به نام flights ترتیب دادند. دراین مراسم تجمعی در لاس ونتاس مادرید یعنی همان محلی که سالانه این سنت وحشیانه انجام می شود ترتیب داده شد. معترضین با لباس زیر دراز کشیده و بدن خود را به خون مصنوعی آغشته کردندو به این شکل اعتراض خود را به مسئولین نشان دادند, آنها امیدوارند که به این روش بتوانند مسئولان را متقاعدکنند که دیگر مردم اسپانیا از چنین سنت بی رحمانه ووحشیانه استقبال و حمایت نخواهند کرد. یادآوری می شود که لاس ونتاس محلی است که تعداد زیادی از حوادث bullfighting در این محل انجام گرفته است.
 
 
 
 

رعايت حجاب اسلامي الزامي است ( دقت فرمائيد )

 

چشم چرانی اوباما، سوژه رسانه های آمریکایی!

 

 

 

 

چشم چراني اوباما، سوژه رسانه هاي آمريکايي!

 

يکي از اين حواشي که سروصداي زيادي در رسانه هاي غرب به ويژه نشريات آمريکايي به پا کرده ماجراي عکسي است که در آن اوباما رئيس جمهور آمريکا، ظاهراً مشغول برانداز کردن بدن يک زن جوان است.

اجلاس اخير سران گروه هشت در ايتاليا حواشي مختلفي به همراه داشت که گاه فضاي اجلاس را تحت تاثير خود قرار مي داد.

 

به گزارش عصر ايران، يکي از اين حواشي که سروصداي زيادي در رسانه هاي غرب به ويژه نشريات آمريکايي به پا کرده ماجراي عکسي است که در آن اوباما رئيس جمهور آمريکا، ظاهراً مشغول برانداز کردن بدن يک زن جوان است.

 

در اين عکس اوباما و در فاصله اي دورتر سارکوزي، «لبخندزنان»، ديده مي شوند و از ظواهر امر چنين برمي آيد که رئيس جمهور آمريکا مشغول چشم چراني به زني است که از پله ها بالا مي رود.

 

اين عکس مربوط به زماني است که رهبران براي گرفتن يک عکس دسته جمعي در حاشيه نشست G8 آماده مي شوند.

 

ماجراي اين عکس و حدس و گمان هاي مرتبط با آن که آيا اوباما واقعاً مشغول براندازي زن جوان است يا اينکه هدفي ديگر را در سر دنبال مي کند به سوژه امروز رسانه هاي آمريکايي و خارجي تبديل شده به نحوي که نشريات واشنگتن پست، نيويورک تايمز، نيوزويک، تايمز، لس آنجلس تايمز و ... دست کم خبري کوتاه را به اين موضوع اختصاص داده اند.
 


 

 

 

TEEN WORLD 2009

 

متني از يك ديوانه

کارهايي که مي شه تو آسانسور انجام داد

________________________________

وقتي در آسانسور بسته ميشه با صداي بلند بگين :نترسين.. نگران نباشين
..لازم نيست خونواده هاتون رو خبر کنين چند لحظه ديگه در باز ميشه


وقتي از آسانسور پياده ميشين دگمه همه طبقات رو بزنين…مخصوصا اگه يه عده
هنوز تو آسانسور هستن


يه دوست خيالي تون رو جوري که انگار همراه شما هست به همه معرفي کنين و
شروع کنين الکي باهاش حرف زدن


رو به ديوار آسانسور در حالي که پشت تون به همه هست بايستين…اگه شما نفر
اولي باشيد که سوار شدين به احتمال زياد بقيه هم همين کارو ميکنن


يه دفه بگين : اي واي ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنين

از همه آدرس اي- ميلشون رو بپرسين و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنين

توي يه دستمال فين کنين سپس به بقيه نشون بدين

در کيفتون رو باز کنين و انگار يکي اون تو هست يواش بگين ..هواي کافي داري؟؟؟

هر کسي که وارد ميشه باهاش دست بدين و يه سلام عليک حسابي بکنين و بگين
ميتونه شما رو جناب تيمسار صدا کنه

هر از چند گاهي صداي گربه در بيارين

به يکي از مسافر ها خيره بشين بعد يه دفعه بگين ..اوه تو که يکي از اون
هايي…بعد تا ميتونين ازش فاصله بگيرين

يه عروسک خيمه شب بازي دستتون بکنين و با بقيه مسافر‌ها از طرف اون حرف بزنين

هر طبفه که ميرسين ..صداي دينگ در بيارين..بعد به يکي از مسافر‌ها بگين
نوبت تو هست …خدا بيامرزتت

يه صندلي (تا شو) با خودتون بيارين يه دوربين با خودتون بيارين و از بقيه
مسافر ها عکس بگيرين



البته اگه ديدين همون پايين تحويلتون دادن به تيمارستان از من به دل نگيري

۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

چرخه زندگي

 

۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

هر طور دلتون ميخواد رفتار كنين ، نتيجشم ببينين

 

With Best Regards
    Masih Saffari