می رقصد زندگی ، در جام چشم تو
سر زد صبح اميد ، از شام چشم تو
من رام چشم تو
همچون چشم تو خموشم
چون سر گيسويت
خانه بر دوشم
می رقصد زندگی ، در جام چشم تو
سر زد صبح اميد ، از شام چشم تو
من رام چشم تو
همچون چشم تو خموشم
چون سر گيسويت
خانه بر دوشم
گر بماندم ، گاه گاهی
ياد من کن
گاه گاهی ، با نگاهی
ياد من کن
گر نماندم ، روزگاری
ياد من کن
با دوچشم ، اشک باری
ياد من کن
همچون چشم تو خموشم
چون سر گيسويت
می رقصد زندگی ، در جام چشم تو
سر زد صبح اميد ، از شام چشم تو
من رام چشم تو
همچون چشم تو خموشم
چون سر گيسويت
خانه بر دوشم
گر بماندم ، گاه گاهی
ياد من کن
گاه گاهی ، با نگاهی
ياد من کن
گر نماندم ، روزگاری
ياد من کن
با دوچشم ، اشک باری
ياد من کن
همچون چشم تو خموشم
چون سر گيسويت
خانه بر دوشم
عباس مهر پویا
به قول خودت اول!
پاسخحذفاین تیکه اش خیلی تک وناب بود
"گر بماندم ، گاه گاهی
ياد من کن
گاه گاهی ، با نگاهی
ياد من کن"
"می رقصد زندگی ، در جام چشم تو"
پاسخحذفچشمای آدما که چه چیزایی رو نشون نمیدن!
ما که نه جام داریم نه پیاله! آبکش و لگنم نداریم حتی!
چون سر گيسويت
پاسخحذفخانه بر دوشم
این قسمتش از اون جلافت های اشک در بیار بود
تشبیه خیلی قشنگی بود
بمونی و نمونی... هیچ کس یاد آدم نمیمونه!!
پاسخحذفمن اشکبار شدم الان
پاسخحذفسلام به همه
پاسخحذفچرا اینو اینقدر قهوه ای دیدین
خود مهرپویاش فکر نمیکرد اینقدر قهوه ای باشه
من تو سالگردش خیلی یادش میکنم
دلم برای آهنگاش گتهی اونقدر تنگ میشه
از دلتنگی اینکه آهنگشو بشنوم یادش افتادم که سالگردشه
داشت یادم میرفت
میخواستم امروز چندتا از آهنگاشو بزارم اما کاری پیش اومد
سعی میکنم فردا بزارم
ندیده بودم وب ایشون رو...
پاسخحذفخب راستش احتمالا اخر هفته اونورام! اومدید خبرم کنید..
:)
پستاتون خیلی خیلی زیبان! خیلی زیبا :) ...
پاسخحذفممنون لبریز
پاسخحذفسفید برفی عزیز
پاسخحذفاز شما هم ممنون